شوق
شوق با نیاز فرق دارد.
تا حالا بهش فکر کرده بودید؟ من که از "ما به اون محتاج بودیم/او به ما مشتاق بود" فکرم چرخید تا...
بنظرم انسان موجودیست مشتاق! اگر اشتیاق در او نباشد زنده نیست. شاید امید و اشتیاق مثل هم باشن اما شوق و اشتیاق بالاتر از امید هست و خیلی بالاتر از نیاز!
یعنی گاها ما از نیازمون خسته میشیم، ذله میشیم یا حتی عصبانی میشیم اما درمورد شوق همچین چیزی نیست!
ما نیاز داریم به خوردن، به پوشیدن و خیلی چیزای دیگه، اما وقتی نیاز تبدیل میشه به شوق همه چیز عوض میشه. شوق و اشتیاق رو باید رفت سراغش اما نیاز میاد سراغت. انگار شوق یه نسخه بالاتر از نیاز هست، نیاز ساده و نیاز مشتاقانه.
اون سوز دل که کارها بکند، از شوق میاد نه از نیاز
امیدوارم نیاز به آزادگی، عدالت و انسانیت در ما به تاسی از حضرت حسین(ع) مشتاقانه باشه.
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند / نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
پ.ن1: خیلی وقت بود ننوشته بودم، نیاز داشتم اما "شوق" نداشتم
پ.ن2: آدما مشتاقانه میرن سراغ محرم (رجوع کنید به سریال شب دهم و حیدرخان خوشمرام)
پ.ن3: نگارنده در این زمان صراحتا اعتیاد خود را به کوه اعلام میدارد.
پ.ن4: فردا هم روز برنامهنویس هست راضی نیستم به زحمت بیوفتین والو :D