آستان بوس خود خطابم کن
بد حسابم ولی حسابم کن
نخل زردم ، جوانه میخواهم
کفترم ، آب و دانه میخواهم
بر فراز منارههای حرم
گوشهای باز لانه میخواهم
روی پرهای من بزن مهری
بینشانم نشانه میخواهم
کفتر خانگی این حرمم
دانه از اهل خانه میخواهم
در کنار رواق دارالزهد
منزلی جاودانه میخواهم
از شما روز اول هر ماه
مثل مردم سرانه می خواهم
خانه جز این حرم نمیخواهم
پر پرواز هم نمیخواهم
آستان بوس خود خطابم کن
بد حسابم ولی حسابم کن
بِرکهی خشکم و گل آلودم
کوثر معرفت ، گلابم کن
قَسمت میدهم به جان جواد
بعد اگر خواستی جوابم کن
کرمت گر اجازه داد آقا
پیش چشم همه خرابم کن
من شبیه دعای بیروحم
روح ادعیه مستجابم کن
ای خداوند عشق یا احساس
نظری کن به خاطر عباس
درد من را تو خوب میدانی
حق همسایه را تو خوب میدانی
حق همسایه جا نیاوردم
نیست این شیوهی مسلمانی
ولی اِی با وفا پناهم ده
هرچه باشد تو از بزرگانی
لحظهای که جنازهام آمد
وایِ من گر که رو بگردانی
یوسف اَر ماه کنعان بود
تو مه آسمان ایرانی
وای آقا چقدر می آید
به تو لفظ شریف سلطانی
گفتهام هر کنار در هر سو
ضامنم هست ضامن آهو
علی زمانیان