پرسش ماهتاب و تجلای آفتاب
شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۹، ۱۱:۲۸ ب.ظ
خیمه گاه توحید پر از عشق، شور، نشاط، دلدادگی به خدا، و وارث رسالت پیامبر بود؛
هر کس با حال و هوای خویش اندوخته های باطنی و ایمانی خود را بر امام هدایت عرضه می کرد.
قاسم فرزند امام حسن مجتبی (ع) که مانند پاره ی ماه در میان خاندان و یاران امام می درخشید، در حالی که شرم تمام رخساره ی زیبایش را فرا گرفته بود از مقتدای خویش پرسید:
هر کس با حال و هوای خویش اندوخته های باطنی و ایمانی خود را بر امام هدایت عرضه می کرد.
قاسم فرزند امام حسن مجتبی (ع) که مانند پاره ی ماه در میان خاندان و یاران امام می درخشید، در حالی که شرم تمام رخساره ی زیبایش را فرا گرفته بود از مقتدای خویش پرسید:
آیا من هم در شمار شهیدان هستم؟
امام مهربان که می خواست اندیشه ی بلند و روح سرشار برادرزاده را بنمایاند پرسید:
پسرم !
مرگ در نزد تو چگونه است؟
قاسم گفت : عموجان ! مرگ در کام من شیرین تر از عسل است.
قسمتی از کتاب بعثت بدون وحی نوشته دکتر حشمتاله قنبری.
۸۹/۰۹/۲۰