ولی شما، عزیز! ناگهان چه قدر زود...
سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ۱۱:۵۳ ب.ظ
به مناسبت 8 آبان سالگرد پرواز همیشگی قیصر
سرودن یـک فعل مجهول اسـت؛ نه از آن روی کـه فاعـل آن معلوم نیست، بلکه از آن روی که فـاعل حقیقی آن معلوم نیست. شاید به همین دلــیـل، قــدمـا آن را بـه سـحـر و مـعـجـزه مانند کردهاند. حکایت کسی که شاعر را فاعل سرودن گرفت، حکایت همان موری است که بر کاغذ میرفت، نبشتن قلم را دید و قلم را ستودن گرفت. نوشتن چنان که گفتهاند، فعل لازم است، نه متعدی.
بسیاری از شاعران به یاد او شعر سرودند. از جمله «ابوالفضل زرویی نصرآباد»
درد، درد، درد، درد
در وجود گرم و مهربان مرد
خانه کرد
مرد مهربان از این هوای سرد
خسته بود
درد را بهانه کرد
آه، آه، آه، آه
باز هم صدای زنگ و بغض تلخ صبحگاه:
- ای دریغ آن که رفت ...
- ای دریغ ما ، دریغ مهر و ماه
دوستان نیمه راه
رود، رود، رود، رود
رود گریه جماعت کبود
در فراق آن که رفت
در عزای آن که بود
دیر ماندهام در این سرا... ولی شما، عزیز
ناگهان چه قدر زود...
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا
وناگهان چقدر زود دیر میشود.....
یاعلی
لینک منبع +
۹۰/۰۸/۱۰
وب قشنگی داری
امیدوارم همیشه موفق باشی
ممنون میشم اگه یه سری به من بزنیو نظر قشنگتو بگی
مر30
بای